“اما تو قول داده بودی!” این جملهای است که احتمالاً گاه به گاه از فرزندتان شنیدهاید و با ناامیدی او روبهرو شدهاید. قول دادن به کودک تاثیر مهمی بر رابطه بین والد و کودک دارد. از این رو، توجه به حرفهایی که به کودکان میزنیم و شفاف کردن انتظارات و خواستهها اهمیت زیادی دارد.
دلیل دادن وعده و وعید به کودکان چیست؟
معمولا والدین از وعده و وعیددادن به فرزندان خود به چند دلیل استفاده میکنند. برای رشوهدادن به فرزند جهت انجام کاری که خودشان میخواهند، اجتناب از برخورد احتمالی با فرزندشان، ناامیدنکردن فرزند و ایجاد امید در او. ولی بچهها وقتی نوبت به قول میرسد بسیار سمج میشوند و شکستن قول و عهد شما با آنها در واقع اعتماد آنها به شما را از بین میبرد. مادر و پدر باید برای برآوردهکردن قولی که به فرزند خود دادهاند، نهایت تلاش خود را بکنند. اگر با وجود این نتوانند به قول خود عمل کنند، باید بتوانند جور دیگری رضایتشان را جلب نمایند.
چرا برخی از والدین قول میدهند، اما عمل نمیکنند؟
گاهی برای جلب همکاری کودک در لحظه و خلاصی از یک موقعیت دشوار، والدین قولی میدهند که نمیتوانند به آن عمل کنند. در مواردی نیز، والدین اصلا به صحبت کودک گوش نمیدهند و فقط میگویند “باشه”. بیتوجهی به امکان برآورده کردن حرفی که میزنند نیز از دیگر دلایل بدعهدی والدین است. قول دادن به کودک و عمل کردن به آن در تامین امنیت و اعتماد کودک به شما به عنوان والد اهمیت زیادی دارد.
آیا میشود از قول بهعنوان حربهای برای آرامکردن کودک استفاده کرد؟
اگر فقط میخواهید از قولدادن بهعنوان حربهای برای آرام و متقاعدکردن کودک در آن لحظه استفاده کنید بهتر است هرگز این کار را نکنید و به عواقب آن حتما بیندیشید. برخی از والدین در لحظه و موقعیتی که در آن قرار دارند، تصمیم میگیرند و قولی میدهند تا شرایط تغییر کند و بعد به آن عمل نمیکنند. که این میتواند برای کودک آسیبزننده باشد. درمجموع نباید قولهایی که نمیتوانیم از عهده انجام آن برآییم را بدهیم. همچنین باید توجه کرد مواردی که در حیطه کنترل و اختیارات ما نیست به فرزند خود قول ندهیم.
بدقولی والدین چه اثری بر کودک دارد؟
قول دادن به کودک و عمل نکردن به آن باعث میشود اعتماد کودک نسبت به تعهدات و حرفهای والدین از بین برود. بدقولی نوعی دروغ گفتن به حساب میآید و عملی نشدن آن باعث میشود کودک احساس کند والدینش دروغگو هستند. از سوی دیگر، کودک احساس میکند والدینش به او اهمیت نمیدهند که خواستههای او را عملی نمیکنند. کودکی که با بدقولی والدین روبه رو میشود، در آینده از این رفتار الگو میگیرد و آن را تکرار خواهد کرد. تکرار بدقولی با کودک باعث میشود که کودک به تدریج نسبت به والدین بدبین شود و این الگوی ارتباطی را در مورد اطرافیان نیز به کار گیرد. بنابراین، در سالهای بزرگسالی نسبت به همه با شک و تردید نگاه میکند.
بعد از شکستن قولتان به کودک، این ۶ مورد در او ایجاد می شود:
به آنها یاد می دهیم که به ما اعتماد نکنند.
اگر فرزندتان نمی تواند در عمل کردن به وعده های کوچک به شما اعتماد کند، در وعده های بزرگ چگونه به شما اعتماد خواهد کرد؟
ما آنها را ناامید می کنیم.
زندگی هیچ کودکی بدون ناامیدی نیست، اما ما میتوانیم با عمل به قول خود، برخی ناامیدیها را به حداقل برسانیم.
به آنها احساس بی اهمیتی می دهیم.
کودکان کاملا متوجه این موضوع هستند که شما به قولتان با دیگران پایبندید اما در قول هایتان با او نه! اگر دیدار با دوستان، تماشای تلویزیون و سرگرمیهای شما باعث میشود که به قولهایی که به فرزندانتان دادهاید عمل نکنید، وقت آن است که در تفریحات و قرارهای دوستانه تان تجدید نظر کنید. وقتی به وعده های خود به فرزندان عمل می کنید، به طور غیر مستقیم به آنها می گویید: “شما برای من خیلی مهم هستید”.
ما آنها را مجبور می کنیم به ما بی احترامی کنند.
مادران و پدرانی که به قول خود عمل نمی کنند، احترام فرزندان خود را از دست خواهند داد. صداقت عنصر کلیدی احترام است. اگر به قول خود صادق نباشید، درستکاری و راستگویی را در عمل به فرزندتان نشان نمی دهید. در نهایت، این موضوع منجر به از دست دادن احترام فرزندانتان به شما می شود و گاهادروغگوییرا در آنها تقویت می کند.
می توانیم جبران کنیم.
والدین هم انسان هستند. هر زمانی که مجبور شدید روی قول و عهدتان با فرزندتان نمانید، بعد از اینکه دلیل شکستن قول خود را توضیح دادید، برای جبران آن جایگزین پیشنهاد دهید. این موضوع اما نباید باعث خواهش و تمنا کردن والد و طلب بخشش شود.
ما در فرزندانمان عهد شکنی ایجاد می کنیم.
این حقیقت قدیمی تربیت است: ببین و انجام بده. بنابراین اگر میخواهید فرزندتان در آینده وفادار به عهد باشد، شما نیز باید این اصل را در اعمالتان به کودک نشان دهید.
اجرای روش های فرزندپروری صحیح به شما کمک می کند تا در برابر هر موضوع تربیتی برای فرزندتان بتوانید واکنشی متناسب با موقعیت از خود نشان دهید تا هم فرزندی سالم داشته باشید و هم خودتان دچار مشکلاتی نشوید.
چه قولهایی را نباید به کودکان داد؟
وقتی میخواهید با کودک حرف بزنید، به آن کاملاً توجه کنید. پیش از قول دادن به کودک به امکانات و امکان عملی شدن آن توجه کنید. برای ساکت کردن یا خلاصی از موقعیت قول ندهید. برای مثال، وقتی قرار است با کودک به دکتر بروید، به او نگویید “قول میدهم برات آمپول ننویسه.” یا “قول می دهم درد نداشته باشد.” شما نمیدانید تجویز دکتر برای بیماری فرزندتان چیست و از سوی دیگر، آمپول مطمئناً درد دارد و این با قول دادن شما تغییری نمیکند. بنابراینقولی که به کودک می دهید باید واقعی باشد.
در شرایطی که از آینده خبر ندارید و روند کار روشن نیست، قول ندهید. مثلا برای روز اول مدرسه نگویید “قول میدهم چند تا دوست خوب پیدا کنی.” شما مطمئن نیستید اوضاع چطور پیش میرود. شاید روز اول فرزندتان نتواند با کسی ارتباط برقرار کند.
قول دادن در مورد برنده شدن در صورت تمرین زیاد یا شاگرد اول شدن نیز کار اشتباهی است. تلاش برای موفقیت ضروری است، اما همیشه برنده شدن را تضمین نمیکند. شما با این قول بی اساس به فرزندتاناعتماد به نفس کاذب میدهید و این باعث میشود که در صورت شکست خوردن، آسیب بیشتری ببیند.
وقتی نسبت به عملی شدن موضوعی مطمئن نیستید، قول دادن به کودک جایز نیست. در عوض، برای او شرایطی را تشریح کنید که در صورت برآورده شدن، میتوانید خواسته فرزندتان را عملی کنید. برای مثال، فرض کنید فرزندتان از شما میخواهد که او را به شهربازی ببرید. اما شما فردا یک قرار ملاقات مهم دارید. به او بگویید که فردا قرار ملاقاتی دارید که نمیدانید تا چه ساعتی طول میکشد. اگر جلسه شما زود تمام شد، او را به شهربازی میبرید. اما اگر جلسه شما تمام نشد، روز دیگری (برای مثال، جمعه) به شهربازی میروید. بدین ترتیب، او را برای احتمال عملی نشدن وعده، آماده میکنید.