به بهانه یک دقیقه بیشتر دوست داشتنت امشب را پر از شادی کردهام.
یلدا برای ما در سلاله پر از عشق و نور و خوشحالیست.
روز دوشنبه دختران سلالهایی به همراه مادربزرگ و پدربزرگهایشان خانهی ما را نورانی کردند.
در کنار یکدیگر بازی کردیم، نمایش دیدیم، آهنگ خواندیم و عروسک ساختیم.
عشق و امید را بین هم قسمت کردیم و خوراکیهای خوشمزه خوردیم.
صدای شادیمان بلند و به همراه بزرگترهایمان نور محبت را پاچیدیم. ما باهم یاداور یک دقیقه بیشتر بودن روشنایی شدیم و آموختیم که چقدر این باهم بودن، این نور و روشنایی ارزشمند است که درکنارهم برایش جشنی بر پا میکنیم و باهم بودنمان را قدر میدانیم.
یلدا در سلاله با کلاس اولیها و مادربزرگهایشان آغاز شد و با کلاس ششمیها و پدربزرگهایشان پایان یافت.
با خوشامدگویی و لبخند و عشق میزبان عزیزانمان بودیم، و تلاش کردیم با گذر اوقاتی خوش عزیزانمان را رهسپار کنیم.
از تولد خورشید گفتیم و نمایش دیدیم ، گرگ و کوه و آش جادو پیش ما آمد و در آخر خورشید پیروز شد.
نارنج بانو از تولد یک نور برای ما گفت، با هم عروسکش را ساختیم و سنجاق کردیم به سینه.
شعر و سرود خواندیم و با پدربزرگهایمان بازی کردیم.
صدای خندهها؛ بلند
صورتهای شاد؛ فراخ
دستان پر عشق؛ گرم
ما به هدفمان رسیدیم
بدون دیدگاه